شهر رم از حدود سال ۱۴۹۵ تا تاریخ حمله بیگانگان و غارت آن در ۱۵۲۷ جانشین فلورانس شد. بعضی از پاپ های قدرتمند با پایه گذاری قدرتی به نام ایالت پاپی، رم را به عنوان پایتخت تعیین کردند.در طول این دوران پاپ ها هنرمندان را از سراسر ایتالیا به آنجا دعوت می کردند تا آثار هنری ارزشمندی خلق کنند. که همه در خدمت عقاید کلیسا باشد.
در رنسانس پیشرفته شاهد ظهور نوعی تعالی طلبی و آرمانگرایی نوین هستیم.در این دوره واقعگرایی محض از اعتبار افتاد، و مجسم ساختن قدیسی در هیئت یک دهقان یا فردی عادی کاری غیر هنرمندانه به شمار می رفت.
در رنسانس پیشرفته یا همان عصر نوزایش درایتالیا شاهد شکوفایی هنرمندان بی بدیعی مانند رافائل، داوینچی، میکل آنژ و تیسین هستیم.
- لئوناردو دا وینچی که بود و معروف ترین نقاشی های او کدامند؟
- نقاشی دیواری شام واپسین لئوناردو داوینچی به چه علت دارای اهمیت است؟
- پرآوازه ترین شبیه سازی از چهره فردی در جهان کدام نقاشی است؟
- نقاشی دیواری مدرسه آتن چه ویژگی هایی دارد؟
- رنسانس پیشرفته چه زمانی به پایان رسید؟
- در آثار هنر رنسانس زنان چگونه ارائه شده اند؟
- مازاتچو که بود؟
- ویژگی های نقاشی های مازاتچو چه بود؟
- مکتب نقاشی فلاندر (مکتب شمالی) چه تاثیری در روند نقاشی ایتالیایی داشت؟
لئوناردو دا وینچی که بود و معروف ترین نقاشی های او کدامند؟
لئوناردو داوینچی(۱۴۵۲-۱۵۱۹)، در فلورانس چشم به جهان گشود ودر کارگاه هنری وروکیو آموزش دید، ولی بعدها به میلان رفت و توانایی هایش را درخدمت لودویکو اسفورتسا به کار گرفت.
به جرأت می توان گفت او نمونه ای از یک انسان نابغه و کامل است؛ که در تمام یادداشت هایش کنجکاوی درباره مسائل مختلف به چشم می خورد؛ بخصوص این موارد:
- گیاه شناسی
- زمین شناسی
- جانورشناسی
- هیدرولیک
- مهندسی نظامی
- اطلاعات جانوری
- کالبد شکافی
- پرسپکتیو
- مکانیک
- نور و رنگ
داوینچی با مطالعه عمیقی که درباره بدن انسان داشت کمک عظیمی به شناخت ما از فیزیلوژی و روان شناسی کرد.
نقاشی دیواری شام واپسین لئوناردو داوینچی به چه علت دارای اهمیت است؟
لئوناردو داوینچی تابلوی شام آخر را برای سفره خانه کلیسای سانتاماریا دله گراتسیه در میلان نقاشی کرد.با اینکه این نقاشی تا حدودی از میان رفته است ولی از نظر عاطفی گیراترین نقاشی داوینچی به حساب می آید.
این نقاشی، نخستین ترکیب بندی بزرگ پیکره ای در دوره ی رنسانس و تفسیر قطعی مضمون آن است.مسیح و دوازده حواریون در اتاقی ساده، پشت میزی دراز به موازات سطح تصویر نشسته اند.
صحنه نمایشی این نقاشی، با گنجاندن گروه حواریون در محیطی آرام و عبوس تاکید بیشتری یافته است.
مسیح با دستانی گشاده روی میز گذاشته، لحظه ای قبل به حواریون گفته است که یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد.پیکره مسیح مجزا از حواریون در مرکز صحنه، در درون قاب پشت سرش قرار گرفته و بالای سرش نقطه ی کانونی تمام پرسپکتیو این نقاشی است.
پرآوازه ترین شبیه سازی از چهره فردی در جهان کدام نقاشی است؟
لاجوکوندا (ژوکوند) همسر زانوبی دل جوکوندوی بانکدار است، که پس از بازگشت لئوناردو از میلان به فلورانس چهره اش را لئوناردو داوینچی با دقتی فوق العاده و کاملاً مطابق با واقع نقاشی کرده است.
پرترۀ مونالیزا به حالت نشسته در میان دو پایه یک ایوان سرپوشیده کشیده شده است. ابهام و راز «خنده» پرآوازه ی مونالیزا نتیجه مهارت داوینچی در کاربرد تکنیک سایه و روشن در اثر است.
در این پرتره به جای نمایاندن روحیه ی آدمی همه چیز باعث پنهان ساختن درونیات شخص و رازآلودگی نگاه او می شود.
احتمال می رود که داوینچی نیت سردرگم کردن بیننده یا شیفتن وی و یا مُجاز ساختنش برای تفسیر آزادانه این شخصیت کرده است.
در حالی که نور با ظرافت کافی تنظیم شده است، سطوح دقیق و ظریف گنگ نمایانده شده اند، و تعیین حالت چهره نیز دشوار و دست نیافتنی به نظر می رسد.
رافائل که بود و معروف ترین نقاشی های او کدامند؟
رافائل از هنرمندان برجسته دوران رنسانس پیشرفته بود. که در شهرکی نزدیک اوربینو درناحیه اومبریا چشم به جهان گشود.
با اینکه تحت تاثیر لئوناردو داوینچی و میکل آنژ بود ولی سبک خاصی را پدید آورد که به وضوح آرمان های هنری رنسانس پیشرفته را بیان می کند.
روحیه رافائل پیوند عمیقی با دوران کلاسیک یونان باستان داشت، و هنرش را می توان رستاخیز هنر یونان در اوج تکامل تلقی کرد.
رافائل مبانی هنر را نزد پدرش جووانی سانتسیو که نقاش ولایتی بود آموخت و در دوران کودکی نزد پروجینو به یادگیری نقاشی پرداخت.
نقاشی مریم با سهره (مادونا دل کاردلینو) چه ویژگی هایی دارد؟
رافائل تحت تاثیر داوینچی در شیوه ترکیب بندی از حضرت مریم به گونه ای که در اومبریا آموخته بود، تدریجا تغییراتی پدید آورد.در تابلوی مریم با سهره به سال ۱۵۰۶ از آن ترکیب بندی هرم وار اجزای تابلوی مریم عذرا بر کنار صخره ها وام می گیرد.
در این تابلو چهره ها و اندام ها با سایه روشن ظریفی برجسته نمائی شده اند.
کاربست عمومی این اسلوب توسط رافائل بر کار لئوناردو برای تابلوی مریم و کودک در کنار قدیسه حنا و قدیس یوحنا ی معمدان کودک استوار است.
در این تابلو نیز مشاهده می کنیم که پیکره ها در منظره ای قرار گرفته اند و از نظر حالت به شیوه پروجینو شبیه سازی شده اند.
رافائل بیشتر تمایل داشت مانند پروجینو از رنگ مایه های روشنتر استفاده کند. لذا روشنی را بر تیرگی ترجیح می داد، و برخلاف داوینچی شیفته رازپردازی و پرداخت هایی شبه عرفانی و رمزگونه نبود.
نقاشی دیواری مدرسه آتن چه ویژگی هایی دارد؟
به جرأت می توان گفت نقاشی دیواری مدرسه آتن، بازتاب کاملی از شکل هنری از یک سو و مفهوم پردازی فلسفه، اندیشه ورزی و تفکر حاکم در دوران رنسانس پیشرفته است.
فضای این تابلو نه یک مدرسه بلکه تجمع گروهی از فیلسوفان و دانشمندان جهان باستان را نشان می دهد که گرداگرد ارسطو و افلاطون جمع شده اند.
آن ها مجلسی تشکیل داده اند و سرگرم تعلیم و آموزش در تالاری بزرگ و سرپوشیده هستند که طاق های آن معماری درخشان اوج دوران یونان باستان را به یاد می آورد.
در کنار افلاطون فیلسوفان جهان باستان ایستادهاند و درباره اسرار غایی جهان برتر بحث میکنند؛ در حالی که در کنار ارسطو فیلسوفانی درباره طبیعت و امور انسانی گفتگو می کنند. این تفکیک و تفاوت عقاید استاد و شاگرد را می توانیم در اشارۀ دست افلاطون به سمت بالا (آسمان) و ارسطو به سمت پایین (زمین) هم مشاهده کنیم.
هردو گروه فیلسوفان و دانشمندان حاضر در این جمع به آرامی و با حالات جسمی طبیعی که بیانگر نظریه هایشان هم هست در حال حرکت یا سکون هستند.
رنسانس پیشرفته چه زمانی به پایان رسید؟
پایان رنسانس پیشرفته به رکود و تقلیدگری از آثار استادان بزرگ آن دوران انجامید.
پس از گذشت دوران کوتاهی به نام «شیوه گری» از حدود سال ۱۵۹۰ میلادی تا مدتی نزدیک به نیم قرن بعد شیوه «باروک» با هنر تجملاتی خود جانشین رنسانس شد و بر سراسر ایتالیا حکومت یافت.
شیوه گری (منریسم) یک عنوان افتخارآمیز و والایی نیست. این سبک عموماً در وصف نقاشی هایی به کار می رود که تقلیدی بودند و تصنعی به نظر می رسیدند.
البته برخی منتقدان هنری نسبت به سبک شیوه گری قرن شانزدهم دیدگاه دیگری دارند و این سبک را ستایش برانگیز می دانند و برای این آثار ارزش قابل ملاحظه ای قائل هستند.
در آثار هنر رنسانس زنان چگونه ارائه شده اند؟
در نقاشی های دوران رنسانس تصویر زنان کمتر به نمایش درمی آمد، خواه شخصیت اصلی باشند در محتوای اثر و خواه نباشند. عموماً مردان محور اصلی و مرکزی نقاشی های رنسانسی محسوب می شدند.
مازاتچو که بود؟
جوان ترین هنرمند از میان سه نوآور بزرگ نخستین سالهای سده نوزدهم در کنار دوناتلو برونلسکی مازاتچو بود.
اینطور به نظر می آید که رنسانس اولیه ایتالیا در نقاشی با آثار اوآغاز شد. مازاتچو از اولین کسانی بود که پرسپکتیو خطی و تکنیک سایه روشن در نقاطی که نرم و آرام ناپدید می شوند در آثارش نمایش گذاشت.
با آنکه مازاتچو در بیست و هفت سالکی درگذشت ولی تأثیر زیادی بر هنرمندان دیگر و نسل بعد از خود به جای گذاشت.
ویژگی های نقاشی های مازاتچو چه بود؟
در نقاشی ایتالیایی از زمان مازاتچو به بعد خاصیت «القای عمق با ایجاد خطای دید با اسلوب (ژرفنمایی خطی)، که حاصل محاسبات برونلسکی بود به دست آمد.
هیاکل مازاتچو با ستبری که دارند فضای پیشین صحنه نقاشی را با فاصله ای آشکار از زمینه دورنمای آن اشغال کرده اند، گویی آماده هستند تا از قاب بیرون بیایند.
با تاکیدی که روی بازنمایی هیکل های جسمانی شد، هنر نقاشی خاصیت غیردینی پیدا کرد.
حالا دیگر قدیسان هم مانند مردمان عادی در محیط خانه و مردم کوچه و بازار، در اندازه ای طبیعی و نه بزرگتر از سایر اشخاص درون تابلو، و در حالات گفتگوی روزانه و عادی و نه با وجهۀ دینی و معنوی ترسیم می شدند.
مکتب نقاشی فلاندر (مکتب شمالی) چه تاثیری در روند نقاشی ایتالیایی داشت؟
در قرن پانزدهم مکتب نقاشی فلاندر شهرت بسیاری پیدا کرده بود، و نقاشان چیره دستی را پرورش داده بود که آوازۀ ایشان تا شهرهای رم، فلورانس و میلان پیچیده بود.
دوک ها و فرمانروایان ایتالیایی از استادان بنام این مکتب دعوت می کردند تا به ایتالیا بیایند و کلیساها و دربارها را نقاشی کنند.
همچنین هنرمندان ایتالیایی به شهرهای گان و بروکسل اعزام می شدند تا زیر نظر استادان فلاندری آموزش ببینند.